امشب ستاره ای متولد می‌شود

و تاریکی غمگین زمین را به انوار روشنش به مهر میشوید

امشب ستاره ای متولد می‌شود

که گرمی نورش، خون به دلهای سنگی میدواند

امشب، شب تلاقی عشق و مهربانی و صلح است

و جهان ز شرم اینهمه عشق، دوباره مهربان می‌شود

آه ای آرزوهای دور، دوباره تازه شوید

آه ای کودکان مهر، دوباره زاده شوید...

 

انقلاب اسلامی در هجرت: در این روزهای سخت و دهشتناک که ناباورانه شاهد سهمگین ترین و غیرانسانی ترین نبردهای نابرابر در گوشه و کنار جهان هستیم و با چشمانی بهت زده بر خاک پاکی که آن پیامبر ارجمند بر آن دیده بر جهان گشود و پیکر نازنینش به صد ناز به آغوش مادر پناه برد، به نظاره پیکر در خاک و خون غلطیده هزاران کودک نازنین بی‌گناه نشسته‌ایم که حتی مادرانشان نیز نفس و توانی برای فریاد و شیون بر پیکر بی جان این کودکان ندارند. آیا توانی برای فریاد هست تا پیام صلح آن مسلح جهان را فریاد کند؟ آیا گوشی برای شنیدن اینهمه رنج و درد بی پایان هست؟ آیا از میراث آن پیامبر عشق و صلح، کف دستی مهربانی و انسانیت باقی‌مانده است تا میان کودکان قربانگاه غزه تقسیم شود؟ آیا از آن همه وعده‌های صلح و بشردوستی جمله کوتاهی بجا مانده تا به گوش اینهمه قربانیان بی‌گناه بخوانیم؟...  امید که پیام صلح و دوستی آن پیامبر گرامی راهی به دلهای سنگی و سرد زیاده خواهان بیابد و ساکنین این خاک مقدس روی آرامش و دوستی و همزیستی مسالمت آمیز را ببینند و زندگی را در صلح و دوستی بسر برند. 

به امید آن روز