شاپور بختیار: عراق جزیرۀ خارک را بزند - ابوالحسن بنی صدر: این کار جنایت است، نویسنده حنیف یزدانی
۴۰ سال از تحویل هواپیما های تهاجمی سوپر اتاندارد فرانسوی به صدام برای حمله به سکوهای نفتی ایران در جزیره خارک می گذرد. اما همچنان دو خط سیاسی طرفدار کمک از بیگانگان حتی به بهای حمله به کشور از یک سو، و خطی که طرفدار انجام تحولات دموکراتیک توسط جمهور مردم ایران است، در مقابل یکدیگر ایستاده اند.
بررسی این اتفاق تاریخی که هموطنان ما به دلیل سانسور شدید از آن بی اطلاع هستند، می تواند بسیار آموزنده باشد. زیرا هم فرصتی است تا چهرۀ واقعی شخصیت ها شناخته شود و هم روش های مختلف سیاسی مقایسه شوند.
اکثر کسانی که امروز طرفدار مرحوم شاپور بختیار هستند، همچنان مانند او به دریافت کمک های مالی، رسانه ای و حتی نظامی از کشورهای خارجی باور دارند. لذا بازخوانی مواضع او در حمایت از حمله به خارک می تواند برای نقد جریان های وابسته امروزی نیز مثمر ثمر باشد.
در این نوشته پس از دیدن یک ویدیو از حمله عراق به مصاحبه شاپور بختیار با مجله پاری مچ، مواضع ابوالحسن بنی صدر در روزنامه های انقلاب اسلامی و لیبراسیون را خواهیم یافت.
همچنان که در گزارش زیر از تلویزیون فرانسه به تاریخ ۳۰ آبان ۱۳۶۱ می بینیم عراق تا آن سال برای ضربه زدن به پایانه های نفتی ایران در جزیره خارک با مشکل مواجه بود.
ویدئوی مصاحبه:
https: //twitter.com/i/status/1702661351070417353
متن ویدیو:
این جنگی است که هرگز تمام نمی شود. جنگی عملاً بدون تصویر و در آن با بیانیه های مطبوعاتی دو طرف باید با احتیاط برخورد شود. جنگ ایران و عراق که بیش از دو سال طول کشیده است. نیروهای عراقی هنوز بخش کوچکی از خاک ایران را در آن سوی مرز کنترل می کنند و امروز بغداد ادعا می کند که موفق شده است در یک عملیات ضربتی پنج نفتکش ایران در ترمینال جزیرۀ خارک را غرق کند. برونوا آلبن گزارش می دهد.
اینجا پایانۀ نفتی در جزیرۀ خارگ در شمال خلیج فارس است. از اینجاست که ایرانی ها بیشتر تولید نفت خود را به سواحل می فرستند. امروز هفتصد هزار بشکه در روز. این تسهیلات امکان بارگیری ابر نفتکش ها را فراهم می کند که سپس از طریق تنگه هرمز به اقیانوس هند می رسند. در ۱۵ اوت، تقریباً دو سال پس از آغاز درگیری ها بین عراق و ایران، بغداد حکم محاصرۀ اقتصادی ایران را صادر کرد. هدف محروم کردن تهران از منابع حیاتی نفتی است که هنوز توسط کشور مورد بهره برداری قرار می گیرد. در چندین نوبت ترمینال ایران توسط عراقی ها بمباران شده بود که نتیجۀ چندانی نداشت. در ۱۵ سپتامبر، نیروی هوایی عراق مسئولیت انهدام دو نفتکش و دو کشتی باری را بر عهده گرفته بود. اما تنها مفقودیِ یک کشتی کم تناژ ترکیه توسط شرکت های مربوطه تأیید شد. این اولین حمله علیه کشتی های تجاری است که با هشدار قبلی عراق به کشتی داران غربی انجام شد. هشداری که از آن ها دعوت می کند به برای قرار نگرفتن در معرض حملات نیروی هوایی و دریایی عراق، به ترمینال ایران نزدیک نشوند. این هشدار امروز در زمانی تمدید می شود که در مرز ایران و عراق، نیروهای ایرانی، عراق را مورد آزار واقعی قرار می دهند.
چرا عراق به دنبال هواپیمای سوپر اتاندارد بود؟:
مشکل اصلی عراق این بود که آنها دارای موشک های هوا به آب فرانسوی اگزوسه (Exocets) بودند، ولی هواپیماهای میراژ اف یک ساخت فرانسه توانایی حمل این موشک ها را نداشتند. برای حل این مشکل فرانسه در مهر سال ۱۳۶۱، تصمیم به قرض دادن ۵ فروند هواپیمای سوپر اتاندارد به عراق می گیرد.
در ۱۳۶۲، خلبان های عراقی به آموزش پرواز با این جنگنده ها می پردازند و در ۱۵ مهر ۱۳۶۲، هواپیما ها به ارتش عراق تحویل داده می شوند که از آن به عنوان عملیات شِکَر (L'opération Sugar) نام برده می شود.
در ۷ فرودین ۱۳۶۳، این جنگنده ها برای اولین بار، کشتی تدارکاتی کره جنوبی هیانگ ایلهو را غرق کردند و با موشک های اگزوسه خود به نفتکش یونانی فیلیکن ال آسیب رساندند. در سال ۱۳۶۳، اسکادران عراق در مجموع به ۵۸ کشتی آسیب رساند. عراق از این جنگنده ها برای حمله به تأسیسات اتمی بوشهر که در حال ساخت بود نیز، استفاده کرده است.
در چنین شرایطی است که شاپور بختیار در مصاحبه با مجلۀ فرانسوی پاری مچ، به تاریخ ۲۹ مهر ۱۳۶۲، با شادمانی از تحویل این ۵ جنگندۀ فرانسوی به عراقی ها، از حمله به عراق می گوید.
بختیار در این مصاحبه دولت میتران را تشویق به ارسال هواپیماهای سوپراتاندارد به عراق می کند و خطر انتقام جمهوری اسلامی را کوچک می شمارد. این درحالی است که بسیاری منابع معتقدند، عملیات تروریستی سازمان جهاد اسلامی در ۱ آبان ۱۳۶۲ در بیروت که به کشته شدن ۲۴۱ سرباز امریکایی، ۵۸ چترباز فرانسوی و ۶ لبنانی، منجر شد، انتقام جمهوری اسلامی از فرستادن هواپیماهای فرانسوی به عراق بود.
در ادامه متن کامل مصاحبه او را بخوانیم و سپس به تحلیل آن بپردازیم.
شاپور بختیار به ما بگویید:
سؤال- آیا تهدیدات آیت الله خمینی مبنی بر قطع مسیر نفت به غرب در صورت استفاده از ۵ فروند هواپیمای سوپراتاندارد تحویلی به عراق علیه ایران، باید جدی گرفته شود؟
- من نمی دانم ارتش ایران چگونه خواهد توانست تنگۀ هرمز را ببندد؟ خیلی عریض است، جاهایی که تنگ می شوند، هنوز به پنجاه کیلومتر می رسند. اینجا کانال سوئز نیست! اما فرض کنید خمینی تصمیم بگیرد چندین کشتی را به تلافی غرق کند، با ابزارهای بسیار پیشرفته ای که در اختیار آمریکایی ها قرار دارند، می توان با منفجر کردن کشتی های غرق شده، آنها را آزاد کرد. خمینی قبل از انجام این کار در خارج از آب های سرزمینی ایران تردید خواهد کرد. زیرا او به خوبی می داند که از نظر حقوق بینالملل، این یک «بهانه جنگ» (casus belli) خواهد بود. او حتی شوروی را در کنار خود نخواهد داشت؛ آنها مطمئناً تمایلی به دنبال کردن او در این مسیر پرخطر ندارند.
سؤال- شاید. اما اگر عراقی ها تصمیم بگیرند پایانۀ نفتی ایران در جزیره خارک را با سوپر اتاندارد های فرانسوی بمباران کنند، چه؟
- عراقی ها به جای اینکه سه سال با کشتن ده ها هزار ایرانی «دن کیشوت» باشند، که من برای آن متأسفم، بهتر بود به پایانۀ خارک حمله می کردند و شریان حیاتی نفت ایران را قطع می کردند، قالیچه را از زیر پای خمینی می کشیدند. ایران از درآمد نفتی خود محروم می شود، روزی ۶۰ میلیون تن کمتر، رژیم فعلی حاکم بر کشور من را به سرعت محکوم می کند. او دیگر قادر به پرداخت هزینه واردات همۀ کالاهای مصرفی روزمره مورد نیاز مردم نخواهد بود، جنگ فوراً پایان خواهد یافت، این تهدید باید خمینی را مجبور به مذاکره کند.
سؤال - بله، اما اگر این تهدید عملی می شد، غرب را از نفت ایران محروم می کرد. ایالات متحده امریکا، بریتانیا، ژاپن و آلمان از قبل نگران این موضوع هستند و از این واقعیت که فرانسه این پنج هواپیما را تحویل داده است ابراز تأسف می کنند.
من متقاعد شده ام که فرانسه قبل از تحویل سوپر اتاندارد های خود، با متحدان خود، در هر صورت ایالات متحده امریکا و بریتانیا، مشورت کرده است. در مورد آلمان یا ژاپن که فقط نگران آیندۀ روابط تجاری خود با ایران هستند، صحبت نکنیم، وتوی رسمی همۀ متحدان فرانسه در مورد این عملیات باعث بلاتکلیفی آن خواهد شد. این مورد در میان نیست!
سؤال - پس شما اصلاً به تشدید درگیری ایران و عراق اعتقاد ندارید؟
- ارسال ۵ فروند هواپیما، حتی هواپیماهای فوق پیشرفته، به عراق مسئله بزرگ و مهمی نیست! نیازی به این همه سر و صدا نیست! اگر نفت ایران در خارگ توسط عراقی ها مسدود می شد یا دوباره تنگۀ هرمز به طور موقت مسدود می شد، همۀ کشورهای غربی در حال حاضر حداقل یکصد روز ذخایر نفتی دارند. از سوی دیگر، برای جبران دو میلیون بشکه نفت ایران، درخواست برای تولید بیشتر نفت از عربستان سعودی و کویت، کافی است.
سؤال- با این حال، ژیسکار می گوید که فرانسه مرتکب "بی تدبیری جدی" شده است و این می تواند باعث "بحران مرگبار نفت" شود.
- من به هیچ وجه با نظر او موافق نیستم، حتی متأسفم که ژیسکار پس از میزبانی از خمینی در خاک فرانسه، هنوز جرأت دارد برای بار دوم از او دفاع کند. او باید سختگیری های بیشتری داشته باشد
به نظر من ژیسکار در این ماجرا رفتار «مونیخی» (مترجم: کسانی که در مقابل ارادۀ توتالیتر ها از دموکراسی کناره گیری می کنند) از خود نشان می دهد. من فکر می کنم که فرانسه، این بار، توانست «نه» بگوید، با احترام گذاشتن به امضای خود و این حق را داشت. هدف فرانسه از تحویل این هواپیماها، برقراری صلح در منطقه، جلوگیری از درهم شکستن عراق توسط ایران، و وادار کردن خمینی به نشستن دور میز مذاکره است، عراقی ها و ایرانی ها باید مرزهای ۱۹۷۵ را که در قراردادهای الجزایر تعیین شده است، باز یابند. اگر، پس از آن، بین خود اتهام هایی رد و بدل می کنند، بگذارید دور یک میز گرد بنشینند، تا به سازمان ملل یا دادگاه بین المللی لاهه بروند.
سؤال- وقتی آیت الله خلخالی می گوید: «فرانسه به دست ناپلئونی جدید افتاده است» که باید «به جزیره او» فرستاده شود، آیا این به این معناست که از فرانسه انتقام خواهد گرفت؟
- خلخالی یک دیوانه خونخوارِ بی سواد است که مطمئناً نمی داند ناپلئون قبل از عیسی مسیح متولد شده است یا بعد از آن. توهین او نابهنگام است، زیرا ناپلئون بناپارت، هر نظر سیاسی که ممکن است داشته باشد، شخصیتی بوده است. بنابراین، میتران می تواند به مقایسه شدن با او افتخار کند. من نمی دانم خمینی چه چیزی را می توانست به عنوان انتقام علیه فرانسه اختراع کند، حمله به سفارتش در تهران، جایی که دیگر چیزی باقی نمانده است، این همان چیزی است که او هنوز می تواند تصمیم بگیرد که انجام دهد!
سؤال- گفته می شود تروریست های آسالا در ایران آموزش دیده اند و می تواند آنها را به مأموریت فرانسه بفرستد...
- درست است که ترک ها در آذربایجان غربی در حال آموزش تروریسم هستند. آنها در واقع می توانستند حادثه تروریستی فرودگاه اورلی را تکرار کنند، اما در هر صورت، قبل از ماجرای سوپر اتاندارد، این نوع اعمال را انجام داده اند. خمینی هنوز نمی تواند نیروی اعزامی به فرانسه بفرستد.
سؤال- و خودتان، آیا همچنان تهدید می شوید؟
- چندین بار تهدید به مرگ شده ام و هنوز هم هستم. اگر من در لیست «دشمنان برای کشتن» آنها اولویت دارم، به این دلیل است که آنها «تأثیر» من در ایران را واقعی می دانند.
نظر ابوالحسن بنی صدر در این باره:
• روزنامه ابوالحسن بنی صدر تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۶۲:
رژیم عراق در پی جنایات جدید/ جدی شدن تحویل هواپیماهای سوپر اتاندارد:
در حالیکه رژیم عراق با وسائل موجودش هر روز دست به جنایات تازه ای می زند و به مردم بی دفاع و غیرنظامی ایران پی در پی حمله می برد، و با وجود آنکه مقامات عراقی از پیش اعلام داشته اند که از هواپیماهای سوپر- اتاندارد برای انهدام تأسیسات خارک استفاده خواهند کرد، به گزارش خبرگزاری ها، دولت فرانسه بدون در نظر گرفتن پیامدهای تصمیم خود، تا چند روز دیگر این هواپیماها را در اختیار رژیم عراق خواهد گذارد.
ما اعلام می داریم که هدف گرفتن تأسیسات اقتصادی و غیر نظامی، به باد رفتن سرمایه های ملی و کشتار هرچه بیشتر مردم بی دفاع ایران، از نتایح آشکار این تصمیم است. این عمل، حمایت علنی از متجاوز و هموار کردن راه ادامۀ جنایات خمینی و از پیش قاطعانه محکوم است.
بدون شک ملت ایران جنایات هر دو رژیم خمینی و صدام و مسئولین و کارسازان تخریب و انهدام کشور و کشتار فرزندان بیگناه خود را از یاد نبرده و نخواهد بخشید.
• روزنامه بنی صدر ۲۲ مهر :۱۳۶۲
در این شماره، ترجمه مقاله تحلیلی و مفصل آقای بنی صدر که در روزنامه لیبراسیون به تاریخ ۱۹۸۳.۱۰.۱۰ منتشر شده است. او در این مقاله به تحلیل چرایی کمک نظامی فرانسه به عراق و پاسخ به اینکه چرا جنگ پایان نمی یابد، می پردازد. بخش هایی از مقاله او را ببینیم :
«سؤال: آیا فرانسه تحویل سلاح به عراق را به این دلیل که می خواهد از پیدایش این توازن جدید جلوگیری کند، توجیه نمی کند؟
می دانیم که فرانسه به عراق سلاح می فروشد و سه دلیل برای توجیه اینکار می آورد :
- دفاع از سرمایه گذار یهای انجام گرفته در عراق و توسعۀ اقتصادی این کشور،
- مستقل تر کردن عراق در قبال روسیه،
- دفاع از تعادل کنونی قوا از راه جلوگیری از توسعۀ "انتگریسم اسلامی" و منصرف کردن رژیم خمینی از ادامه جنگ.
امروز وجود جنگ و حالت جنگ در منطقه، از عوامل از سر گذراندن بحران اقتصادی در امریکا گشته است و بدون جنگ در خاورمیانه، آمریکا با ۶۵ میلیارد دلار کسر موازنۀ بازرگانی، چگونه می تواند موقعیت فعلی دلار را حفظ کند؟»
خاطرۀ وزیر امور خارجه اسبق عراق سعدون الحمادی از ابولحسن بنی صدر و جمشید آموزگار:
اینگونه مواضع میهنی و استقلال طلبانه و در عین حال مبتنی بر تحلیل دقیق از سوی بنی صدر را در موارد دیگر نیز می بینیم، برای مثال، وزیر امور خارجه عراق در خاطراتش می گوید که اطلاعات ارتش بعث از ابوالحسن بنى صدر، اولین رئیس جمهور، پس از کودتای ۱۳۶۰، اطلاعاتی از توانایی های ارتش ایران خواست. اما بنی صدر قبول نکرد و گفت: ایران وطن من است و رزمندگان ایرانی برادران من هستند، اگرچه با خمینی مخالفم. سعدون حمادی اما از پیام تبریک وزیر دارایی و نخست وزیر اسبق ایران، جمشید آموزگار بعد از شکست ایران توسط عراق می گوید که چه حس تنفری در او ایجاد کرد و او را انسانی خائن و وطن فروش می داند.
تحلیل مترجم:
تقابل مواضع بختیار و بنی صدر این فرصت را می دهد تا بتوانیم درک بهتری از میهن دوستی و تحلیل مبتنی بر واقعیت داشته باشیم. بختیار بر خلاف بنی صدر، یکبار دیگر، صدام حسین را مجاز به حمله به وطن می داند. گویی از دیدگاه او نمی شود، هم مخالف حمله به وطن بود، و هم مخالف استبداد خمینی! موضع بنی صدر در نقطۀ مقابل، معیاری است که راه هرگونه توجیهی توسط طرفداران بختیار را می بندد.
توجیه بختیار بدین ترتیب که "حمله به خارک، بهتر از کشته شدن مردم ایران توسط صدام در بمباران شهرهای ایرانی است"، قابل قبول نیست. زیرا ما می دانیم، او بنا به اسناد دولت امریکا از جمله، سند شماره ۱۸۲ (۱) تاریخ ۲۴ بهمن ۱۳۵۸، سند شماره ۲۶۰ به تاریخ ۲۹ فروردین ۱۳۵۹ با صدام حسین دیدار داشته است و به او دربارۀ فعالیت هایش گزارش داده است. حتی در سند شماره ۹۳ (۲) به تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۵۸، او در دیدار با مأمور سازمان سیا، از قبول شرط صدام حسین به رضایت به تسخیر کویت توسط عراق در برابر حمایت مالی و نظامی اش خبر می دهد. اطلاعات دیگری از اسناد انگستان (۳) نیز نشان می دهند، او در این گونه دیدارها، صدام را به حمله به وطن واداشته است. حال چگونه او به یکباره نگران مردم ایران شده است؟! از سوی دیگر، عراق حتی بعد از تحویل هواپیما های سوپر اتاندارد، به بمباران شهرهای ایران ادامه داد، حتی به شهرهایی که تا آنزمان حمله نمی کرد، مثل تهران و اصفهان.
برداشت بختیار دربارۀ قصد غرب برای پایان دادن به جنگ، با کمک نظامی کردن به عراق و شکست ایران، همانقدر ساده انگارانه بود که تحلیل خمینی برای پیروزی بر عراق و تشکیل هلال شیعی از ایران تا لبنان! در واقع برخلاف نظر این دو سیاستمدار، غرب با برقراری تعادل قوا بین عراق و ایران، تنها به فکر ادامه دار کردن جنگ و فروش اسلحه و کنترل قیمت نفت بود. این نکته که بنی صدر در همان زمان در مقاله اش بر آن انگشت گذاشت، توسط آلن کلارک، وزیر تجارت دولت تاچر، در دادگاه فروش غیر قانونی اسلحه به عراق به صراحت بیان شد: «جنگ ایران و عراق در جهت منافع ایران بود، هرچه طولانی تر بهتر» ("The interests of the West were well served by Iran and Iraq fighting each other, the longer the better") (۴).