گزارش از ایران: هاشمی رفسنجانی در معرض رد یا قبول صلاحیت؟
☚ نخست تازهترین خبر را که از درون رژیم دریافت کردهایم بخوانید: در «بیت رهبری» و در بیرون آن (گروه مصباح یزدی و کسانی در شورای نگهبان) طرفداران دو نظر بایکدیگر زورآزمائی میکنند: عدهای براین نظر هستند که هاشمی سردسته «فتنه و نفاق» است. تا از نظام رانده نشود، دیگر مخالفان درون نظام سرجای خود نمینشینند. پس باید صلاحیت او را رد کرد. و جمعی دیگر بر این باور هستند که باید گذاشت هاشمی رفسنجانی وارد مجلس خبرگان بشود اما در این مجلس، در انزوای کامل قرارداده شود. خامنهای خود با این نظر موافق است. روز 17 دی «خبری» منتشر شد گویای رد شدن صلاحیت هاشمی رفسنجانی بعنوان نامزد مجلس خبرگان. تحقیق ما در باره صحت این خبر هنوز به نتیجه نرسیدهاست.
اين روزها حملات فراواني از جانب افراد و گروههاي مختلفي عليه هاشمي رفسنجاني صورت مي گيرد. لذا، بر آن شديم تا آينده او و مواضع افراد ، گروهها و نهادهاي مختلف نسبت به او و سناريوهاي گوناگون را مورد بررسي قرار دهيم. سئوال محوری که این بررسی میکوشد برایش پاسخ بیابد، ایناست: آيا هاشمي رفسنجاني گرفتار حصر خانگي خواهد شد؟
از ابتداي انقلاب، نظام حاكم همواره تلاش دارد به اشكال مختلف مخالفان خود را از سر راه بردارد. از اینرو، هميشه از «نيروهاي ارزشي و انقلابي» خود (چماقداران، نهادهاي نظامي ، امنيتي و روحانيون افراطي و...) استفاده مي كند. از جمله، به این شيوهها:
● حملات چماقداران به افراد و گروهها: حمله به مراكز مختلف هنري، سياسي، فرهنگي ، تجمعات و افراد و گروهها جهت جلوگيري از رشد انديشههاي آزادي خواهانه و استقلال طلبانه و...
سرآمد اين گروهها، انصار حزب الله(بسيجيان و نظاميان شخصي پوش) به فرماندهي كنوني محتشم ميباشد. پیش از او، سرداران الله كرم، ذوالقدر، فدايي، عبداللهي، قاسمي و.. از جلوداران چماقداري بوده اند.
●كودتا: گردانندگان نظام ولايت فقيه هرزمان كه دیدهاند فردي مورد اعتماد مردم برای تصدی مقامي انتخاب شده است و يا در شرف انتخاب شدن مي باشد، برضد او کودتا کردهاند. مانند كودتا بر ضد اولين رييس جمهور منتخب مردم ایران، ابوالحسن بني صدر و يا كودتاي انتخاباتي برضد مير حسين موسوي. و به دنبال کودتا، سرکوب شدید مردم.
● ترور فيزيكي: يكي از شيوههاي «نيروهاي ولائي»، در برخورد با مخالفان، ترور فيزيكي آنها است. سران رژیم اين روش را از همان ابتدا در دستور كار خود قرار دادند و در طول سالهاي قبل افرادي چون كاظم سامي ، كاظم رجوي، بختيار، فرخزاد، قاسملو، شرفكندي، سيد احمد خميني، داريوش و پروانه فروهر، پوينده و مختاري و.. را ترور كردند.
● اعدام مخالفان: يكي از راههاي مقابله دستگاه ولایت فقیه، بازداشت شكنجه و اعدام مخالفان است. در دهه شصت در دو مورد يكي بعد از كودتاي برضد اولين رييس جمهوری و يكي در سال پذيرش قطعنامه وپايان جنگ كه چندين هزار نفر را به دست جوخههای اعدام سپردند. سومین اعدام و قتل گسترده بعد از كودتاي انتخاباتي و جنبش مردم ایران در سال 1388 بود. دژخیمان رژیم دهها نفر را به ضرب گلوله و یا با شكنجه به قتل رساندند.
● بازداشت مخالفان : از روش هاي مورد استفاده ملاتاريا بازداشت سران گروهها و افراد برجستهاي است كه احتمال ميدهد با دستگيري آنها بتواند با ايجاد رعب و وحشت مانع از رشد نيروهاي منتقد و مخالف شود. از ابتداي انقلاب، دستگیریهای فردی و جمعی، عمومیترین روش رژیم است.
افرادی چون مرحوم عزت الله سحابي،رضا عليجاني، تقي رحماني،مرحوم هدي صابر، اكبر گنجي، عبدالله نوري، محمد نوريزاد، محمدملكي، مصطفي تاجزاده، و... دستگیر و زندانی شدهاند.
● حصر خانگي یکی دیگر از شيوههاي سرکوب است که رژیم بطور مداوم بکار بردهاست. کسانی مانند آيةالله شريعتمداري، آیةالله آذري قمي، آيةالله محمدصادق روحاني، آیةالله صانعي، آیةالله سید حسن قمي، آیةالله منتظري، مير حسين موسوي و مهدي كروبي و...
اما آيا ميتوان گفت هاشمي رفسنجاني نیز گرفتار حصر خانگی میشود؟ توجه خوانندگان را جلب مينماييم كه حملات چماقداران به خانواده هاشمي از سالها قبل آغاز شدهاست. رسانههاي مختلف علني و غير علني او را مورد حمله قرار داده و تابه حال حداقل سه تن از نزديكان او (مهدي هاشمي، فائزه هاشمي و حسين مرعشي) مزه زندان را چشيدهاند.
ما به اين نتیجه رسیدهایم كه عده اي از سران مافيايي نظام و رهبري بر اين باورند كه هاشمي سد راه آنان براي رسيدن به مقاصدشان مي باشد، اين افراد كه در گروهها و دسته جات مختلف عضو ميباشند از ادامه حضور فعال هاشمي در نظام، بسيار نگران و ناراحتند و در تلاشند تا وي را از صحنه خارج سازند:
● سيد علي خامنهاي و در کنار او مصباح يزدي را میتوان بزرگترين دشمنان فعلي هاشمي دانست. زيرا هنوز هاشمي را به لحاظ سابقه حضور در انقلاب از خود برتر دانسته و با مواضع او موافق نيستند هر چند به خوبي ميدانند با دروغ هاشمي رفسنجاني بود كه خامنهای «رهبر» شد.
خامنهای همواره مترصد فرصت است. اما نميخواهد بيگدار به آب بزند زيرا حصر يا بازداشت هاشمي هزينههاي سنگيني ببار میآورد. از اینرو، او هاشمی را نمد مال میکند تا بتدریج حذف شود.
از دید خامنهای، شرايط مهيا نيست. در واقع نیز، شرائط مهیا نیستند. زیرا
1. هاشمي رفسنجاني هنوز بر مسند ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام نشسته است. براي حصر يا بازداشت او بايد ابتدا از مقام خود بركنار شود و سپس مراحل ديگر در مورد او به اجرا در آيد. مانند منتظري، مير حسين موسوي ، كروبي و ... اینک او از امامت جمعه تهران و رياست خبرگان رهبري برکنار شدهاست. اما هنوز هم رئیس مجمع و هم عضو مجلس خبرگان است.
نا گفته نماند که رياست او براين مجمع، در تعیین جانشین برای خامنهای به او نقش میدهد. با وجود رياست جمهوري حسن روحاني، ریاست او بر مجمع، کار را براي گروه مقابل سخت خواهد کرد. زيرا بنا به اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی كه به شرح زير است وجود هاشمي مشكل ساز خواهد شد:
«...هرگاه رهبر از انجام وظايف قانوني خود ناتوان شود، يا فاقد يكي از شرايط مذكور در اصول پنجم و يكصد و نهم گردد، يا معلوم شود از آغاز فاقد بعضي از شرايط بوده است، از مقام خود بر كنار خواهد شد.
تشخيص اين امر به عهده خبرگان مذكور در اصل يكصد وهشتم مي باشد. در صورت فوق يا كناره گيري يا عزل رهبر، خبرگان موظفند در اسرع وقت نسبت به تعيين و معرفي رهبر جديد اقدام نمايند.
تا هنگام معرفي رهبر، شورائي مركب از رئيس جمهور، رئيس قوه قضائيه و يكي از فقهاي شوراي نگهبان به انتخاب مجمع تشخيص مصلحت نظام، همه وظايف رهبري را به طور موقت به عهده مي گيرد و چنانچه در اين مدت يكي از آنان به هر دليل نتواند انجام وظيفه نمايد، فرد ديگري به انتخاب مجمع، با حفظ اكثريت فقها در شورا، به جاي وي منصوب ميگردد.
اين شورا در خصوص وظايف بندهاي ۱ و ۲ و ۳ و ۵ و ۱۰ و قسمت هاي (د) و (هـ) و (و) بند۶ اصل يكصد و دهم، پس از تصويب سه چهارم اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام اقدام مي كند.
هرگاه رهبر بر اثر بيماري يا حادثه ديگري موقتا از انجام وظايف رهبري ناتوان شود، در اين مدت شوراي مذكور در اين اصل وظايف او را عهده دار خواهد بود.
بنابراين، رياست هاشمي رفسنجاني بر مجمع تشخيص مصلحت نظام، برای دستگاه خامنهای، در گزینش جانشین او، مشكل ساز میشود. از اینرو، مخالفانش خواهان برکناری او از ریاست مجمع تشخیص مصلحت هستند.
2. با توجه به مناصب و مقاماتي كه هاشمي رفسنجاني از ابتداي انقلاب داشته است، زمان خواهد برد، تا زمينه برخورد با فردي كه زماني فرماندهي جنگ از سوي خميني را بر عهده داشت و علاوه بر آن در جايگاه رياست مجلس ، رياست جمهوري، رياست مجلس خبرگان رهبري و ریاست بر مجمع تشخيص مصلحت نظام، بوده و است فراهم گردد.
3. شناخته بودن هاشمي رفسنجاني نزد سیاستمداران منطقه و بقیه دنیا و رسانههاي گروهی جهان و مقامات روحانی، به گونهاي است كه برخورد با او به سادگي برخورد با مير حسين موسوي و كروبي نیست.
4. هاشمي رفسنجاني هرگز صداقت افرادي مانند بني صدر، بازرگان، آیةالله منتظري ، حتی سيد محمد خاتمي و مير حسين موسوي و كروبي را نداشته است. اگر داشت حذف شده بود.
5. هاشمي رفسنجاني وابسته به قدرت است و هرگز نميخواهد شرايط به گونهاي گردد كه او را از قدرت دور کند. لذا، تن به هر خفت و خواري، براي ماندن در سرای قدرت میدهد.
6. هاشمي رفسنجاني تا كنون هرگز در مورد جنايات نظام حاكم بر ايران به خصوص در دهه شصت سخن نراندهاست. در حاليكه ديگران وجود شكنجه و تجاوز در زندانها و اعدام زندانيان را افشا و بدان اعتراض کردهاند. اين اعتراضها و افشاگريها موجب برخورد سخت با آنها شده است.
7. هاشمي رفسنجاني هرگز در مورد ترورهاي دهههاي گذشته افشاگري نكرده و به وجود آنها نيز اشارهاي ننمودهاست . بنابر عبور از بحران، خود با اعدامهای دستجمعی موافق نیز بودهاست. و
8. هاشمي رفسنجانی سياستمداری با سابقه و مزور و دغلكار ميباشد. همه او را جعبه سيا رژیم مي دانند. برخورد با او ساده نخواهد بود، بنابراين بايدابتدا زمينه بركناري او فراهم شود.
بدینقرار، هزينههاي بازداشت و حصر خانگي هاشمي رفسنجاني سنگین است. از اینرو، در حال حاضر ، خامنهای قصد ندارد اقدامي عجولانه بر ضد او بعمل آورد. اما ديگرانی هم هستند که جز این فکر میکنند. افراد و گروههائي هستند كه به دنبال فرصت برخورد با هاشمي رفسنجاني و حصر خانگي يا بازداشت او مي باشند:
● دسته مجتبي خامنهاي كه هاشمي رفسنجاني را دشمن خود و پدر خود ميداند و همواره خواهان برخورد با او بودهاست. او به خوبي مي داند، هاشمي رفسنجاني حتي در بيت رهبري هم هواداراني دارد كه از او در شرايط سخت حمايت خواهند كرد. ولي اين قدرت طلب جوان كه هواي رهبري در سر دارد، به خطرها که حذف هاشمی براي ولایت مطلقه فقیه و موقعيت پدر دربردارد، نميانديشد. همانگونه كه قبل از جنبش همگانی سال 88 فكر ميكرد با تقلب احمدي نژاد را بر سر كار خواهد آورد و اگر كسي اعتراض کرد، با زدن توی دهن او، مسئله حل میشود. وقتی مردم به جنبش رویآوردند، خامنهاي متوجه خطاي خود در حرف شنوي ازفرزندش شد. لذا وقتی مجتبی با «انتخاب» شدن روحانی مخالفت کرد، خامنهاي به راه خود رفت.
● باند مصباح يزدي. در حال حاضر، مصباح، هاشمی رفسنجانی را دشمن خود ميداند. زيرا هاشمي به خوبي پرونده بسياري از افرادی چون مصباح يزدي و ديگران را در اختيار دارد. مصباح يزدي براي اينكه بتواند بدون خطر، رهبري آينده را دست نشانده خود كند، بايد ابتدا هاشمي رفسنجاني را كه خطري بالفعل ميداند از سر راه بردارد.
● سپاه پاسداران: اين نهاد نظامي، به همراه نيروهاي امنيتي خود در سازمان اطلاعات سپاه، هاشمي را مانعی بر سر راه سلطه کامل بر دولت میداند.
سپاه در طول سالهاي جنگ و بعد از آن فربه شدهاست. تعیین «رهبر» را «حق» خود میداند. چه برسد به مقاماتي چون نمايندگي مجلس و خبرگان رهبري، سپاه هر زمان كه «انتخابات» را موافق دلخواه خود نیافته، اقدام به تقلب كرده و هر فرد يا گروهي را مقابل خود دیده، در پي حذف او بر آمدهاست.
بنیصدر مینویسد: «به بازرگان و دولت موقت گفتم تمام این نهادهایی که شما میسازید مثل سپاه پاسداران و کمیته انقلاب، تمام ستونهای استبداد جدید را دارید میسازید. ممکن نیست ما سپاه پاسداران بسازیم که از انقلاب پاسداری کند. انقلاب معنایش این است که زور را بردارد و این را نمیشود شما نقض کنید. شما با ایجاد یک نیروی مسلح میخواهید انقلاب را حفظ کنید!؟"
واو مینویسد: نظر آقای خمینی اما نسبت به ارتش چندان مساعد نبود. او گفت شما سپاه پاسداران را تقویت کنید.ارتشیها شاه در رگ وپوستشان است یک عمر جاوید شاه گفتهاند. گفتم ارتشیها عاشق شاه نیستند. قدرت را در نظر آنها اصل و ارزش کردهاند. جاوید شاه را به این دلیل میگفتند که شاه را تجسم آن قدرت میدانستند. امروز که فرصت احساس استقلال و مسئولیت داشتن کردهاند مثل بقیه و بلکه بیشتر از آنها احساس نفرت میکنند، باید کاری کنیم که سپاه به بیماری قدرت پرستی دچار نشود که اگر شد، شخص پرست هم میشود. امروز شما تجسم قدرت شده اید. مسئله اصلی قدرت پرستی است».
بنیصدر همچنین در نامهای به آقای خمینی، مینویسد:
«آنچه من کردهام و میکنم این است که در نیروهای مسلح و بخصوص در سپاه پاسداران، خلق و خوی سلطه گری و استبداد رای و حاکمیت جویی به وجود نیاید. اگراین خلق وخو بوجود آمد دیگر فاتحه انقلاب خوانده است».
برخي از افراد اين نهاد(كوثري، قاسمي، جعفري، جواني، رمضان شريف، الله كرم، عبداللهي، ذوالقدر، عراقي و...) ميدانند اگر هاشمي بتواند در كار خود موفق شود و مجلس خبرگان رهبري و مجلس شوراي اسلامي را به سمت و سويي كه خود ميخواهد، بكشد، در آينده قدرت آنها كاهش خواهد يافت، بنابراين بايد قبل از فرا رسيدن شرايط ،حساب خود با هاشمي رفسنجاني را تسویه کنند.
برخي از اين اشخاص افراطي همانگونه ميانديشند كه مصباح يزدي ميانديشد. بيهوده نيست كه هر زمان كه عدهاي از روحانيون حامي مصباح يزدي (جلالي، روانبخش، حسينيان، رسايي، پناهيان، و..) به هاشمي حمله ور ميشوند، برخي ازسرداران سپاه (محمد رضا نقدي، حسن عباسي، حسين سلامي، عليرضا زاكاني، سعيد جليلي، مسعود جزايري و...) نيز به هاشمي رفسنجانی میتازند.
● دسته ديگر نيروهاي وابسته به اطلاعات سپاه (باند حسين طائب، عبدالله ضيغمي، حسين فدايي،رضا سراج و..)هستند كه از آينده خود نگرانند. بزعم آنها، اگر هاشمي به قدرت سابق خود بازگردد، حساب آنها را میرسد. در طول اين سالها اینان او را بياعتبار كرده و خانواده او را آماج توهين و فحاشي کردهاند.
به نظر خيلي واضح است كه سپاه پاسداران نمي خواهد اجازه دهد كه کار گزینش «رهبر» جز خودش، به کسان ديگري واگذار شود. فرماندهان سپاه ميخواهند همانگونه که تاييديه مرجعيت خامنهاي را از شوراي مرجعيت حوزه علميه قم گرفتند و در سال 88، با كودتا و به زور اسلحه احمدی نژاد را رئیس جمهوری کردند، اين بار نيز «رهبر» جانشین را آنها برگزینند.
از یاد نباید برد که در زمان گزینش خامنهای، بعنوان جانشین خمینی، همين هاشمي رفسنجاني بود كه با كمك سپاه و با جعل نامه و قول خمینی، نظر نمايندگان خبرگان رهبري را به هيچ گرفت و سيد علي خامنهاي را كه صلاحيت رهبری را نداشت، «رهبر» کرد.
● شماری از سنتيها چون محمد يزدي، احمدجنتي، احمد خاتمي، صديقي، مقتدايي و... نیز با هاشمی رفسنجانی مخالفند. اینان بهخوبي مي دانند اگر جعبه سياه رژیم و روحانيت دست به افشاگري بزند، بمراتب بیش از آنچه بیاعتبار شدهاند، بیاعتبار میشوند. بنابراين، در این فکر هستند كه هر چه زودتر زمينه حصر خانگي هاشمي را فراهم آورند.
این دشمنان هاشمی رفسنجانی در حذف او بایکدیگر موافقند. برسر چگونگی آن اختلاف نظر دارند. در برابر، هاشمی در کار ایجاد ترس از بدترینها است تا مگر مردم برای گرفتار آنها نشدن، به پای صندوقهای رأی بروند و به کسانی که او میخواهد رأی بدهند. دستیار اول خمینی در سرکوبگر مردم دیر به یاد مردم افتادهاست.