گیر کردن کشور در بن بست بودجه

buje2

این یک بزرگ نمایی نیست که به روشنی و بی لکنت زبان بگوییم و بنویسیم، برگشت دادن کلیات لایحه بودجه از سوی مجلس انقلابی یازدهم که اکثربت آن از نظر سیاسی با دولتی که خود را مردمی می‌خواند نشان می‌دهد. کشور داری با این میزان درآمد که با کاهش درآمد حاصل از نفت به بدترین وضعیت دچار شده است به بن بست رسیده و معلوم نیست چگونه قرار است سروته آن را هم بیاورند.

سه بازیگر اصلی اقتصاد در ایران یعنی بنگاه‌ها، خانواده‌ها و دولت در همه دهه‌های گذشته‌ای که درآمد نفت به وفور وجود داشت بر اساس یک رضایت نسبی سهم خود را از درآمدهای نفت به دست می‌آوردند و مجادله‌ها بیشتر درمیان نهادهای دولتی بیشتر بود. اما الان کارگران سهم خود را می‌خواهند، کارمندان دولت سهم خود را می‌خواهند و کشاورزان و معلمان نیز از بودجه سهم کافی می‌خواهند.
علاوه براین درلایه‌های حکومتی نیز نهادهای نظامی انتظامی ، امنیتی و تبلیغاتی نیز خواستار سهم بیشتری اند. به این ترتیب است که دولت نتوانست اعضای مجلس را در ماه‌های نزدیک به انتخابات مجاب کند کلیات لایحه بودجه را همانطور که دولت تنظیم کرده تصویب کنند. اعضای مجلس با صدای بلند خواستار معلوم شدن سهم بازنشستگان ونیز افزایش حقوق کارکنان دولت شدند ونیز شکایت کردند دولت چرا باید درامد مالیاتی را 50 درصد افزایش دهد.
شاید به جرات بتوان گفت بودجه در جریان تصویب سال 1403 یکی از سیاسی‌ترین بودجه‌ها در دهه‌های تازه سپری شده است است. دلیل روشن آن این است که درآمد نفت در این بودجه به آرزو و خیال در سیاست داخلی و سیاست خارجی گره خورده است. از سوی دیگر درآمد مالیاتی نیز به‌ اندازه‌ای در بودجه لحاظ شده است که با توجه به درآمد مالیات‌ دهندگان و تولید ناخالص کشور در دو- سه سال چسبیده به 1403 به دست آوردن آن با دشواری و سختی و مجادله‌های بی‌پایان همراه شده است.
حتی در صورتی که مجلس و دولت برهر پایه‌ای از جمله دخالت نیرویی بیرون از قوای یادشده به توافق برسند بعید است شهروندان نارضایتی خود را نشان ندهند. پرسش بنیادین این است آیا دخل‌وخرج دولت سازگارشده است؟ پاسخ این است که بر روی کاغذ و در لایحه ارائه‌شده این توازن هست. اما در عمل نسبت به محقق شدن درآمدهای پیش‌بینی‌شده امیدی نیست. آیا هزینه‌های سازمان‌ها کاهش یافته است؟ پاسخ منفی است. چرا؟ چون هزینه‌های لحاظ‌‌ شده واقعی‌اند و گروه‌ها و احزاب و جمعیت‌های سیاسی و نیز میلیون‌ها مزد و حقوق‌بگیر واقعی‌اند و باید از این بودجه به آن‌ها درآمد تزریق شود. ادامه سیاست خارجی ایران در خصومت با غرب و احتمال کاهش صادرات نفت بن بست را سخت تر خواهد کرد وروزنه‌های نفس کشیدن اقتصاد تنگ تر و تاریک تر می‌شود.
منبع : ساعت 24