نژادپرستی، آب گلآلود، و ماهیگیری حکومتی که میگوید برادر طالبان است
«ویدیو شکنجه و تحقیر یک جوان افغانستانی با قمه که احتمالا فقط برای گذر کردن از مرز ایران و رسیدن به ترکیه گذرش به استان کردستان ایران رسیده، واکنشهای گستردهای را در بر داشته است؛ از ناراحتی و شرم کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی، تاکید بر وضعیت شکننده مهاجران افغانستانی در ایران، انتشار اخبار ضدونقیض درباره محل وقوع این جرم و حتی آماردهی وزیر کشور ایران از تعداد بالای مهاجران افغانستانی.»
ایران وایر: همزمان با این واکنشها، مقامات جمهوری اسلامی میگویند که انتشار این ویدیو یک تهدید امنیتی است و «شبکههای معاند» آن را منتشر کردهاند تا به حکومت فشار بیاورند. چرا جمهوری اسلامی از آب گلآلود نژادپرستی در ایران ماهی میگیرد؟
«ضداطلاعات و تکذیب مسائلی که نیست»
اوایل هفته جاری، ویدیویی از یک مرد مهاجر، احتمالا افغانستانی، که زخمی روی زمین افتاده و از بازوی چپش خون جاری است و از شدت وحشت قدرت تکلمش را برای دقایقی از دست داده، منتشر شد.
در این ویدیو، چند مرد که به زبان فارسی حرف میزنند، با ناسزاهای رکیک و تهدید آن مرد مهاجر، او را ناچار میکنند به خود و سایر افغانستانیهای ساکن ایران فحش بدهد و بگوید که از اینجا میرویم.
در این ویدیو چندثانیهای، دستکم سه بار نام کردستان مطرح میشود و فردی که در حال ضبط ویدیوست، یا فردی که قمه در دست دارد که برای «ایرانوایر» مشخص نیست دو فرد جداگانه هستند یا یک نفر، به قربانی با قلدری میگوید که «امشب از اینجا میروید.»
در پی بازنشر گسترده این ویدیو و انتقادات از رفتارهای «نژادپرستانه» و «افغانستیزانه»، برخی گفتهاند که این ویدیو در سنندج ضبط شده است. شبکه خبری «افغانستان اینترنشنال» نیز نوشته که از روی لهجه کسی که در حال تهدید و شکنجه این مرد مهاجر است و نام برده شدن از شهر سنندج، این ویدیو در استان کردستان ضبط شده است.
درحالیکه فقط احتمالا یکی دو پست در شبکه اجتماعی «ایکس»، محل وقوع این اتفاق را شهر دهگلان در استان کردستان دانستهاند، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، «ایرنا»، در گزارشی، وقوع چنین اتفاقی در دهگلان را تکذیب کرده است.
ایرنا، ۱۲مهر۱۴۰۲، در خبری با عنوان «ماجرای کتککاری کارگر افغانی در دهگلان»، به نقل از فرمانده انتظامی کردستان نوشته است که هیچ شکایتی نه از سوی «کارگر اتباع خارجی» و نه از سوی کارفرمای او، مبنیبر ضربوشتم کارگرش ثبت نشده است.
جدا از اینکه شکنجه این مرد افغانستانی در کدام شهر صورت گرفته، یک فعال مدنی ساکن ایران که بهدلایل امنیتی نخواسته نام او منتشر شود، به ایرانوایر میگوید: «این جرم، جدا از اینکه شاکی خصوصی داشته یا نداشته، جنبه عمومی هم دارد و بابت آسیبی که به جامعه وارد کرده، باید از سوی قوهقضاییه پیگیری شود. بااینحال، ما شاهد این هستیم که حکومت بهجای پیگرد قانونی، یکی دو توییت را که محل وقوع جرم را اشتباه زدهاند، دستاویزی برای انکار موضوع کردهاند.»
در گزارش ایرنا که پیشتر از آن یاد شد، این خبرگزاری بدون تشریح جزییات، «کانالهای معاند» را شروعکننده این موج واکنشها دانسته و از اصطلاح توهینآمیزی چون «کتککاری» استفاده کرده است.
همزمان «علی بهادری جهرمی»، سخنگو دولت رئیسی نیز در یک نشست در دانشگاه «بهشتی» تهران، این ویدیو را مربوط به ۵ سال پیش دانسته و از ضرورت ساماندهی مهاجران افغانستانی، سخن گفته است.
کنشگری که با ایرانوایر گفتوگو کرده و خود نیز در شبکههای اجتماعی در دفاع و حمایت از شهروندان افغانستانی ساکن ایران نوشته است، ادامه میدهد: «برای حکومت متاسفانه جان مردم، نه ایرانی و نه افغانستانی مهم نیست و تنها چیزی که حائزاهمیت است، بهره برداری تبلیغاتی برای خودشان و زدن مخالفان و رسانههای فارسیزبان خارج از ایران است.»
او ادامه میدهد: «فرقی نمی کند موضوع چه باشد، میخواهند بگویند که فقط روایت ما درست است و هر روایت و اظهارنظری بیرون از این، دروغ و توطئه دشمنان برای نظام مقدس جمهوری اسلامی است.»
«وزیر کشور؛ وقت نشناس یا فرصتطلب؟»
در بحبوحه انتشار ویدیو شکنجه شهروند افغانستانی و واکنشهای گسترده به آن، «احمد وحیدی»، وزیر کشور جمهوری اسلامی، روز ۵مهر۱۴۰۲ در حاشیه نشست هیات دولت به خبرنگاران گفت که میتواند تایید کند ۵ میلیون مهاجر افغانستانی در ایران حضور دارند.
او البته اعلام کرد که تعداد مهاجران رسمی کمتر از ۵ میلیون نفر است.
از مرداد۱۴۰۰ که کابل و دولت ملی افغانستان بهدست طالبان سقوط کرد، تعداد زیادی از شهروندان افغانستان ناچار به فرار از کشور خود شدهاند. مقامات جمهوری اسلامی تاکنون آمارهای متفاوت و متناقضی را از حضور شهروندان افغانستانی در ایران ارائه دادهاند.
سازمان تحقیقاتی و جمعآوری دادههای بشردوستانه «ایکپس»، ایران را یکی از کشورهایی دانسته که بیشترین تعداد پناهجو را در خود جای داده است.
این سازمان اما، در گزارشی اعلام کرده که فقط از بازه ژانویه تا آوریل ۲۰۲۳، یعنی حدود ۳ ماه، جمهوری اسلامی بیش از ۲۵۰ هزار پناهجو افغانستانی را به خاک این کشور بازگردانده است؛ جمعیت بزرگی که دستکم نیمی از آنها با خطرات جانی، خشونت یا زندان و محاکمه در صورت بازگشت به افغانستان تحت کنترل طالبان مواجه بودهاند.
بااینحال، بهنظر میرسد که از زمان سقوط کابل، باتوجه به نقش غیرقابل انکار جمهوری اسلامی در روی کار آمدن طالبان و حمایتهای دیپلماتیک و گفتمانی این حکومت از گروه طالبان، جمهوری اسلامی بهدنبال کسب فرصت از شرایط و تعداد مهاجران افغانستانی در ایران بوده است.
درحالیکه دولت «ابراهیم رئیسی» به کرات، طالبان را «برادر» خود خطاب کرده و تعاملات نزدیکی با این گروه حاکم بر افغانستان دارد، هرجا که حکومت نیاز به توجیه مسائل اقتصادی و امنیتی خود داشته، دستگاه پروپاگاندای حکومت شهروندان افغانستانی را عامل بیثباتی و شرایط سخت اقتصادی دانسته است.
با یک جستوجو ساده در فضای اینترنت، میتوان صدها مورد از این موارد را دید. مثلا در آخرین مورد، رسانههای وابسته به حکومت، از قتل یک مامور پلیس که مشغول کار نبوده، به دست ۴ تبعه افغانستانی خبر دادهاند، یا کاربرانی بینام ونشان که عمدتا از آنها با عنوان «ترول» یا «سایبری» نام برده میشود، در شبکههای اجتماعی درباره تعداد بالای پناهجویان افغانستانی در ایران هشدار داده و نوشتهاند که اقتصاد ایران ظرفیت این پناهجویان را ندارد.
یک شهروند ایران که بهدلایل امنیتی نخواسته نام او منتشر شود، ولی خود را درباره ورود مهاجران افغانستانی به ایران «محافظهکار» و «محتاط» میخواند، به ایرانوایر میگوید: «الان هرکسی از افغانها دفاع کند، جایگاه حقوقبشری پیدا میکند، ولی من شخصا از حقوق همه مهاجران دفاع میکنم، اما در چارچوب حفظ منافع ملی.»
او توضیح میدهد: «اگر بخواهیم از زاویه امنیت ملی به موضوع نگاه کنیم، موضوع ورود بیضابطه افغانها و یا هر مهاجر غیرقانونی دیگری میتواند تهدید ایجاد کند، اما هنر یک حکومت، شناسایی فرصتها و تهدیدها و تبدیل تهدید به فرصت است.»
او با تاکید بر اینکه حرفهای وزیر کشور ایران در بحبوحه یک واکنش جمعی بشردوستانه به ویدیویی که اخیرا منتشر شده، «وقت نشناسی» بوده، میگوید: «نفس ورود افغان ها به ایران از منظر بشردوستانه باید مدنظر قرار گیرد، اما کنترل مرزها و بهخصوص، شناسایی و ساماندهی آنها، اقدامی ضروری است و منافاتی با رویکردهای اخلاقی ندارد.»
این کاربر ایرانی، با تاکید بر اینکه ساماندهی مهاجران و پناهجویان افغانستانی به امنیت آنها و جلوگیری از بروز چنین خشونتهایی هم کمک میکند، میگوید: «کمااینکه در همه کشورهای دنیا، همه مهاجران اعم از قانونی با غیرقانونی ملزم به طی کردن و قرار گرفتن در یک پروسه ثبتنام و ساماندهی هستند.»
«میخواهم به خانه برگردم»
احتمالا یکی از شناخته شدهترین اشعار شاعران در تبعید افغانستان، شعر «برایم بخوان محمد»، سروده «الیاس علوی» است. شعری که از دلتنگی برای خانه، افغانستان، در کوچههای مشهد، گلشهر و ورامین و «مسخره» شدن بهخاطر «لهجه افغانی» میگوید و از زندگی و خوانده شدن به نام «دهمتری افغانی.»
پنجشنبه ۱۳مهر۱۴۰۲، و همزمان با بالاگرفتن اعتراضها به نژادپرستی در ایران، «غوغا»، خواننده جوان زن افغانستانی با اجرای مدرنی از این شعر الیاس علوی، درباره تجربه خود در ایران و یک سالگی خیزش اعتراضی «زن، زندگی، آزادی» در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «با شما سخن میگویم، با شما که به زن و زندگی و آزادی باور داشتهاید و دارید، با شما که هریک به گونهای ایستادگی کردهاید و میکنید، با شما که عزادار خبرهای "مهسا" و "خدانور"ها و تبعیدیان و مادران دهههای زخمی ایران هستید.»
او همچنین ادامه داد: «ما دشمن هم نبودهایم و نیستیم و نخواهیم بود. ما قربانیان مشترک یک جلادیم. من و تو و ما، عزیزان همدیگر هستیم. تو پاره تن منی. ما یکی هستیم.»
دلتنگی برای خانه، این سالها حس مشترک بسیاری از ایرانیان و افغانستانیها بوده است. به گواه آمارها، بیشترین مهاجرانی که از کانال مانش با قایق عبور میکنند تا از فرانسه خود را به بریتانیا برسانند، «ایرانی و افغانستانی» هستند؛ ملتهایی آواره و رانده از وطن.
بااینحال، جمهوری اسلامی چه از سر فرصتطلبی و چه از سر وقتنشناسی، این روزها از آب گلآلودی ماهی میگیرد که برای مردم دو سوی مرز ایران و افغانستان، جز تباهی بههمراه نداشته است.